منصوره شبیری خاقانی
منصوره شبیری خاقانی
Cart 0

معنای حقیقی اسلام

معنای حقیقی اسلام

(چکیده ای از سخنرانیهای استاد بزرگوار شیخ محمد کاظم خاقانی نوشته شده به زبان فارسی توسط – منصوره شبیری خاقانی)

ممکن است بعضی وقتها تصور کنیم که اسلام در واقع دینی است که بر عبادات وحرام وحلال قائم است وتصور کنیم وقتی که ما وارد دین اسلامی شدیم یا وقتی ما به خاطر مسلمان بودن پدران ومادران خویش مسلمان هستیم پس فقط نماز وروزه گرفتن ما کافی است برای اینکه وارد بهشت برین الهی گردیم.

وبعضی وقتها تصور میکنیم که دین در این دنیا در واقع به قسمتهای مختلفی تقسیم میشود گاهی میگوییم مسلمان وگاهی میگوییم مسیحی وگاهی میگوییم یهودی یا کلیمی وفکر میکنیم که اینها دینهایی هستند که هر کدام از آنها اصول مختلفی از هم را دارند.

در حالیکه اگر با دقتی بیشتر به خالق این جهان بنگریم خواهیم دید که خداوند منان وقتی که خود یکتا است پس باید تمامی این پیامبرانی که در طول تاریخ بشریت برای هدایت انسانها مبعوث شدند نیز یک هدف وغایت واحدی را دنبال کنند واینگونه نباید باشد که دینها در اصول اساسی خویش مختلف هستند همانگونه که بسیاری از مردم تصور میکنند دین در نزد خداوند یکتا همان اسلام است ووقتی که میگوییم اسلام معنایش این نیست که یهودیت ومسیحیت دین خداوند نیست بلکه میخواهیم بگوییم معنای کلمه اسلام یعنی استسلام به حقیقت وقبول کردن اوامر ونواهی الهی وتمامی دینها در واقع اسلام هستند زیرا به استسلام به حقیقت وقبول کردن اوامر ونواهی الهی امر میکنند اگر دین مسیحیت ودین یهودیت به مرور زمان تغییر پیدا نمیکرد ومردم همان کلمات موسی علیه السلام که در تورات حقیقی نوشته شده بود را تغییر نمیدانند وهمچنین اگر انجیل تغییر داده نمیشد میدیدیم که اصول اساسی اسلام در تمامی ادیان وجود دارد زیرا تمامی ادیان به یکتا پرستی مردم را دعوت میکنند وتمامی ادیان در واقع انسان را به اطاعت از خداوند وقبول اوامر الهی امر میکنند ووقتی که خداوند در آیه قرآنی میفرماید: (إن الدین عند الله الإسلام) دین در نزد خداوند اسلام است قصد این آیه شریفه اسم دیانت نیست بلکه مقصود این است که دین در واقع قبول کردن اوامر الهی است وهمان استسلام به حقیقت وفهمیدن معنای حقیقی پرستش.

از امام صادق علیه السلام در مورد معنای اسلام سؤال : (قلت له ما الإسلام؟ قال دین الله إسمه الإسلام وهو دین الله قبل أن تکونوا حیث کنتم وبعد أن تکونوا فمن أقر بدین الله فهومسلم ومن عمل بما أمر الله عزوجل به فهو مؤمن) امام فرمودند دین خداوند اسمش اسلام است واو دینی است قبل از اینکه شما بیایید وبعد از اینکه از این دنیا بروید وهر کس که اقرار به دین خداوند کند مسلمان شمرده میشود وهر کس به آن عمل کند مؤمن خوانده میشود.

پس معنا این است که دینها اگر قبل از انحراف خویش بودند تمامی آنها در واقع اسلام بودند لیکن احکام در هر کدام از آنها به تبع مقتضای احتیاج زمانی مختلف خواهد بود لیکن اصول عقیدتی آن یکی است. حال با هم دیگر میخواهیم ببینیم اوصاف یک انسان مسلمان که خود را به این دین نسبت میدهد چیست وآیا ما در حقیقت مسلمان هستیم یا فقط اسم اسلام را بر خود قرار داده ایم:

امام علی علیه السلام در معنای مسلمان بودن میفرمایند: (المسلم من سلم المسلمون من لسانه ویده إلا بالحق ولا یحل أذی المسلم إلا بما یجب) مسلمان همان کسی است که مسلمان از زبان ودست او در أمان باشند الا در چیزی که در آن حق وجود داشته باشد وبر او اذیت کردن مسلمانان حرام است الا در مورد چیزی که باید انجام دهد.

وهمچنین امام صادق علیه السلام در وصف یک انسان مسلمان میفرمایند: (من حق المسلم علی المسلم أن لا یشبع ویجوع أخاه ولا یروی ویعطش أخاه ولا یلبس ویعری أخاه، إذا غاب فاحفظه فی غیبته وإن شهد زره وأجلله وأکرمه فإنه منک وأنت منه وإن کان عاتبا فلا تفارقه حتی تسل سخیمته وإن أصابه خیر فاحمد الله عزوجل) حق مسلمان بر مسلمان این است که سیرنگردد وبرادرش گرسنه وننوشد وبرادرش تشنه ونپوشد وبرادرش بدون لباس، واگر غائب بود حرمت او را در غیبتش حفظ کند واگر حاضر شد او را زیارت کند واو را مورد اکرام واحترام قرار دهد زیرا مسلمانان از هم دیگر هستند واگر در مورد موضوعی ناراحت بود وعتابی کرد او را ترک کند تا اینکه راضیش کند واگر خیر واگر برادرش نعمتی به دست آورد خداوند را حمد وسپاس گوید.

وهمچنین امام صادق علیه السلام میفرمایند: (المسلم أخو المسلم لا یخونه ولا یخذله ولا یعیبه ولا یحرمه ولا یغتابه) مسلمان برادر مسلمان است پس به او خیانت نمیکند واو را مورد خذلان وبد قولی قرار نمیدهد واو را از چیزی محروم نمیدارد وبه او غیبت نمیکند.

وهمچنین امام صادق علیه السلام فرمودند: (من مشى لإمرئ مسلم في حاجته فنصحه فيها كتب الله له بكل خطوة حسنة ومحى عنه سيئة قضيت الحاجة أو لم تقض فإن لم ينصحه فقد خان الله ورسوله وكان رسول الله (ًص) خصمه): هر كسي براي قضاء حاجت برادر خویش حرکت کند در هر قدم خداوند به او حسنه میدهد ویک گناه از گناهان او را میبخشد حتی اگر این حاجت هم روا نشود لیکن اگر او را نصحت نکند در واقع به خداوند ورسول خداوند خیانت کرده است وپیامبر در روز قیامت خصم و دشمن او خواهد بود.

  • از مسائل مهمی که در موضوع مسلمان بودن خویش باید متوجه آن باشیم این است که ایمان ما نباید تقلیدی باشد یعنی اگر مسلمان هستیم باید بدانیم که چرا مسلمان هستیم تا عمل ما بر اساس عقیده ما باشد والا یک انسانی که تقلید میکند از دیگران در هر آن ولحظه ای ممکن است نظر خویش را تغییر دهد بر اساس تغییر دادن مکان زندگی خویش یا هر سبب دیگری وآن اسلامی را که خداوند میخواهد در واقع اسلام باطن است نه ظاهر.

  • واز مسائل مهم دیگر این است که هیچ وقت ظالم خویش نباشیم وبه خودمان ظلم نکنیم همانگونه که میدانیم ظلم در حقیقت به دو قسم تقسیم میشود گاهی انسان به دیگران ظلم میکند وگاهی هم به خودش ظلم میکند، اگر انسان علم نیاموزد ودر راه راست حرکت نکند در واقع به خود ظلم کرده است زیرا امکانیات وقابلیات زیادی خداوند به او داده است لیکن او از این قابلیات وامکانیات خویش استفاده نکرده است وبه خاطر همین است که روز قیامت بیوم التغابن معروف است زیرا در آن روز تمامی انسانهایی که کمتر از قابلیات خویش برای آخرت زحمت کشیده اند ناراحت میشوند زیرا میبینند که در حق خود ظلم کرده اند وخودشان را در جایگاهی والاتر نرسانده اند وبیشر مشغول دنیا ومال وجاه ومقام دنیوی گشته اند.

  • نکته بسیار اساسی دیگری که میتوان در این زمینه بیان کرد خلوص نیت در هر عملی است زیرا هر عملی که در آن ذره ای ریا باشد مقبول درگاه الهی واقع نخواهد شد زیرا خداوند منان اخلاص در هر عمل را میخواهد نه فقط عمل کردن بدون دانش ویا عمل کردن همراه با نفاق وریاء را زیرا اساس عمل نیست بلکه اساس اصلاح باطن است.

ان شاء الله با سعی وتلاش در راه علم وعمل از جمله کسانی باشیم که در روز قیامت همراه مسلمانان محشور گردیم وعنایت الهی شامل حال ما گردد.

 


Older Post Newer Post